باادب نبود. عموم آدمها ازش خوششون نمیومد. خودش بود. هر چى به ذهنش میرسید میگفت، کلمات رو سانسور نمیکرد تا قلب دیگرى رو نشه.

یه جامعه شناس هست به اسم نوربرت الیاس که من خیلى دوسش دارم و نظریات مختلفى داره و درباره فرآیند متمدن شدن بشر هم نظریه داره. میگه در فرآیند تمدن یکى از مهمترین چیزها سرکوبه که اتفاق میفته. سرکوب نه شبیه محتوایى که توى ذهن ماست و روانشناسا توضیح میدن، بلکه سرکوب در معناى وسیع اجتماعى و دسته جمعیش. مثلاً دیگه مرسوم نیست توى مراسم ختم توى شهر تهران خیلى جیغ و فغان و خنج کشیدن و خاک ریختن! مثال هاى جزئى ترش میشه مثلاً دور از فرهیخته بودنه وسط حرف آدما مدام پریدن یا مثلاً وسط غذا فین کردن و آروغ زدن یا حتى باد شکم رو پیش دیگران فریاد زدن! و خیلى چیزاى دیگه مثل اینکه دور از ادبه که با موهاى چرب و شونه نزده و صورت نشسته مهمونى رفتن. همه اینها یعنى چیزى سرکوب شده تا چیزى دیگر بروز پیدا کنه. هرچى متمدن تر سرکوب بیشتر. تا اینجا نظریه الیاس به زبون روزمرمون بود. در طول تاریخ، بشر به دلایل امنیتى کنار هم زندگى کرده و ارتباط با دیگران به خاطر همین  چیز واجبى بوده. به مرور زمان که امنیت اجتماع ها تامین میشه ، نیاز به ارتباط پایین تر میاد اما همچنان هرچیزى که خطرى براى حس امنیت دسته جمعى باشه، مطرود شمرده میشه و شاید به دلایل وجود امنیت و فرآیند متمدن سازى باهاش نجنگیم اما با سکوت ترکش میکنیم. 

ما متمدن شدیم ، وسط حرف دیگرى نمیپریم به جز با ببخشید عذر میخوام. ما متمدن شدیم یهو وسط بحث معمولى و منطقى جیغ و داد نمیکنیم . ما متمدن شدیم وقتى از کسان دیگه سوال ها میشه ما نمیپریم وسط جواب بدیم.  ما وسط غذا آروغ نمیزنیم مگر با قرمز شدن صورت و عذرخواهى. ما متمدن شدیم وقتى این کارا رو میکنیم بعدش شرمنده میشیم. شرمنده شدن یک مفهوم مهم در فرآیند تمدنِ. اون اینطورى نبود. فرآیند متمدن سازى اجتماعى روش شکل نگرفته بود یا حداقل تاثیرى رو که میباید نگذاشته بود. هممون ترکش کردیم.

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایران مینی کامپیوتر خرید دوربین عکاسی سایه ايران ديدني Nathan فالوور ارزان اینستاگرام ید درمانی گردشگریـ cafegoldoon.com مهراز کارت، بیمه دندانپزشکی، کارت تخفیف دندانپزشکی